هر انسانی روی کره زمین دو بعد دارد

بعد معنوی یا انرژیایی

بعد مادی و فیزیکی

در بعد انرژیایی من فلسفه ای برای زندگی خودم شکل دادم تا به لحظاتم و دلایل بودنم معنا بده و هرکسی میتونه با توجه به درکش نسبت به جهان هستی برای خودش فلسفه ای شکل بده که در دو بعد به تعادل برسه.

در حقیقت بعد انرژیایی به بعد مادی ما معنی و جهت میده.

فلسفه من: من حضور و آگاهی خالصم از وجود آگاهی برتر که انتخاب کردم مدت زمانی در این کالبد فیزیکی تجربیاتی انسانی، برای تکامل و رشد خودم داشته باشم و آگاهانه عبور کنم.

پس قطعا انسان ناقص است اما آمده تا با درس گرفتن از اشتباهات، تجربیات، تفکر آگاهانه و رشد در هر لحظه، از نقصان به سمت کمال که ذات آگاهی برتر هست، حرکت کند…

توجه کنید گفتم حرکت کند، نه اینکه برسد…

هیچ مقصدی وجود ندارد.

همه ما در این سفر زندگی، فقط در مسیریم …

بعد فیزیکی من:

اسم و فامیل: کتایون اجتهادی به من نسبت داده شده.

دختری با وزن 5 کیلو که در دوم آبان ماه، سال 1369 از شکم گرم مادر، چشم به کره زمین باز کرد.

مسیر عبور آگاهی ام در این کالبد فیزیکی را کم کم در همین صفحه با شما به اشتراک خواهم گذاشت

اما بدانیم *من* نه ظاهرم هستم، نه دست و پا، نه اسم و فامیل، نه جایگاه و …

خویشتن حقیقی منه که به این ابعاد معنی میده…

هوشیاری و هوشمندی که در بدن و جهان جریان داره.

فعلا فقط تا اینجا بگم : یادم میاد از کودکی رهبر گروه سرود، نقش مادر در تئاتر، طراح صحنه ، نقاش، ورزشکار، مبصر و شاگرد اول همیشگی کلاس بودم اون موقع نمیدونستم چرا دائم سعی میکردم همه رشته های هنری و ورزشی رو امتحان کنم و درونشون بهترین باشم…

الان میفهمم این علاقه م به (ترین) بودن از کجا آب میخورد و موجب چه تاثیراتی در جهانم شد…و ترین بودن ما رو وارد دنیای رقابت، حسادت، مقایسه و آزار درونی میکنه همراه با کامل گرایی…  همینها باعث شده بود با اینکه آگاهی درونیم فریاد میزد سالها فقط بجنگم و رهایی از زمانی اتفاث افتاد که از خودم پرسیدم من حقیقتا کی هستم و برای چی در این جهان فیزیکی با رقابت دست و پا میزنم؟ جایگاه اصلی من کجاست؟ برای چی انتخاب کردم بیام روی زمین و از این مدرسه درس بگیرم؟ چه قسمت هاییم باید رشد میکرد و تکامل می یافت؟ و آرام گرفتم…. تاریکی هایم را پذیرفتم، در آغوش گرفتم و جوانه زدم… معتقدم هرکسی زمانی دارد… با اینکه از زمانی که خودم رو شناختم 14 سالگی در جستجو بودم اما تا همین چند سال پیش آزمون و خطاهایی پر از بها را از سر گذراندم… تا به تجربه جهانی درونی با نظم و انسجام و تعاون برسم و و هر روز در این مسیر دارم یاد میگیرم و شاگردی میکنم تا ذهن تحلیلی ام پیشنویس ها را دوباره فعال نکند و به بیراهه ببرد…

منتظر داستان پر فراز و نشیبی که اکنونم رو رقم زد باشید… داستان عبور آگاهانه تا پروانگی

داستان قله ها و دره ها…